Indicators on داستان های واقعی You Should Know

شهر سنت فرانسیس ویل به طور طبیعی تاریخ بی‌رحمانه‌ای از برده‌داری داشت و امروزه یکی از روح‌زده‌ترین مکان‌های آمریکا محسوب می‌شود.

آدریان نمی‌توانست باور کند که روح دیده است و در عین حال از این که خانمی تنها در آن ساعت از شب در آن جاده قدم بزند هم تعجب کرده بود.

حتی برخی از مشهورترین قاتلان زنجیره‌ای آمریکایی قرن بیستم نیز در آن اقامت داشته‌اند.
راستان نامه
خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده هاي‌‌‌ بستنی هاي‌‌‌ دیگران آورد و صورت حساب را بـه پسرک دادو رفت ، پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را بـه صندوق پرداخت کرد و رفت…

خواهرم و دو دختره دیگر نعره میکشیدند . به هر حال به هر جان کندنی بود خودم را از دستش رها کردم . ولی آن موجود ریز نقش و ستیزه جو خود را به جلو میکشید تا مرا بگیرد به هر حال موفق نشد . با قلبهایی لرزان و فریاد زنان به سمت خانه دویدیم و خانواده ام را از خطر آگاه کردیم و همه چیز را گفتیم . مردها بلافاصله دست از قهوه خوردن کشیدند و همراه ما که هنوز میلرزیدیم به بیرون از خانه رفتیم ولی هیچ عصری از آن موجودات زشت و کریه رو مشاهده نکردیم و از هر کسی سوال کردیم هیچ کسی نشانه و ردپایی در مورد آن پدیده به ما ندادند .

در سال ۱۹۶۲، جورج جیانینی ۶۵ ساله در حال قدم زدن از کنار هتل سیسیل بود که سقوط جسد یک زن ۲۷ ساله که از طبقه نهم هتل خارج شده بود، او را کشت.

او معتقد بود تنها راه حل این است که خانه‌ای به اندازه کافی بزرگ بسازد تا از او در برابر آن ارواح شیطانی محافظت کند. او براساس استانداردهای امروزی، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار و همچنین نیمی از شرکت را به ارث برد و بنابراین بیش از حد، توانایی انجام این کار را داشت.

آن‌ها قبل از فرار، فقط ۲۸ روز در خانه دوام آوردند. این خانواده ادعا کردند که از دیوارها لجن تراوش کرده است. چاقوها از روی پیشخوان آشپزخانه به پرواز درآمدند و موجودی شبیه خوک آن‌ها را وحشت‌زده کرده بود.

او نیوهون کانکتیکات را به مقصد سن خوزه آفتابی کالیفرنیا ترک کرد و مشغول ساخت عمارتی شد که بتواند ماوراءالطبیعه را سردرگم کند.

خواندن داستان‌هایی از زندگی‌های واقعی می‌تواند از بسیاری جهات آموزنده باشد؛ داستان زندگی و اشتباهات آد‌م‌هایی که در همین شهر زندگی می‌کنند و از همین هوایی که ما نفس می‌کشیم تنفس می‌کنند؛ زندگی‌ای که زمین تا آسمان با ما متفاوت است. این شماره تصمیم گرفتیم تا چند نمونه از چنین داستان‌هایی را تقدیم‌تان کنیم؛ داستان‌هایی که بدون شک برایتان آموزنده خواهند بود. در این داستان‌ها چند نفر از روانشناسان و مشاوران خانواده‌ از عشق‌ها و ازدواج‌های نامتعارفی گفته‌اند که طی این سال‌‌ها دیده‌اند بنابراین در واقعی بودن آنها شک نکنید، فقط به یاد داشته‌ باشید که همه نام‌ها تغییر کرده‌اند و هیچ‌کدام حقیقی نیستند.

این تیم از دوربین‌های مادون قرمز، عینک‌های دید در شب، حسگرهای تشعشع، نشانگرهای مواد شیمیایی سمی، سیستم‌های تصویربرداری مایکروویو و آشکارسازهای صدای با فرکانس بالا استفاده کردند.

او گفت: «چیزهایی که در آن‌جا اتفاق افتادند بسیار ترسناک بودند. هنوز هم صحبت در مورد آن، مرا متأثر می‌کند.»

از سوی دیگر، اکثر مردم نیز فردی را می‌شناسند که تجربه‌ای داشته که نمی‌تواند به طور کامل توضیح دهد. فهرست این نوع گزارش‌ها در طول تاریخ، حیرت‌انگیز است، اگرچه شواهد علمی کمی برای اثبات آن‌ها وجود دارد.

به نظر من اگر این خانم با همسرش ازدواج کرد به دلیل خلأها و جاهای خالی بود که در زندگی‌اش احساس می‌کرد. او می‌خواست این جاهای خالی را با همسرش پر کند و چون این اتفاق نیفتاده بود به مرور خودش هم به خودش شک کرده‌ و احساس کرده ‌بود که احتمالا خودش مشکلی دارد و در نتیجه همه اینها هم شخصیت وابسته‌ای پیدا کرده‌ بود و هم اعتماد به نفسش به شدت پایین آمده‌ بود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *